ادامه ی مطلب
در حدیث آمده که چون آدمی را اجل در رسد و مرگ فرا آید، در آن وقت آن بنده را چهار
عقده پیش آید. اول غم ایمان، دوم غم فرزندان، سوم تفکر اسباب و ترک خانمان، چهارم سکرات
موت و تلخی جان کندن. اما در غم ایمان گوید: کاش می دانستم از راندگانم یا از خواندگان. آیا
بنوازندم یا بگدازندم و ایمان را از من بستانند یا بگذارند؟ حق تعالی چون بنده ای ایمان دار باشد،
فرشته ای را بفرستد و گوید: ای بنده من! مترس و اندوهناک مباش که در دنیا به رضای ما بودی،
غم مخور که ایمان با تو باشد. اگر از شدت دشواری جان کندن می ترسی، بفرمایم تا جان تو را به
رفق و نرمی بستانند و اگر غم فرزندان داری، ایشان بندگان منند و روزی ایشان با من است. دل
فارغ دار و اگر غم خانه و باغ و ملک داری اینها همه فانی است. اکنون پرده حجاب برداشتم، چشم
بگشا و ببین باغ و ملک و خانه چگونه است. چون بنده مؤمن چشم بگشاید، خانه ها و مقام ها و
قصرهای بهشت را ببیند و اگر غم تنگی و تنهایی گور را داری، حوران بهشت به جهت تو آماده
است. پس چون آن خوشی را بیند، مطمئن و آسوده خاطر گردد و از روی ذوق و به آسانی جان
بدهد. پس ای مؤمن! چون این حدیث شنیدی و دانستی که چون نیک کرداری و عمل نیک
داری،ایمان تو به سلامت است.رضای حق